Quantcast
Channel: مقالات راسخون / حافظ شیرازی
Browsing all 52 articles
Browse latest View live

پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود

مهرورزي تو با ما شهره آفاق بود پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود ياد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشين لبان

View Article



ياد باد آن که سر کوي توام منزل بود

ديده را روشني از خاک درت حاصل بود ياد باد آن که سر کوي توام منزل بود بر زبان بود مرا آن چه تو را در دل بود راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک

View Article

خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود

گر تو بيداد کني شرط مروت نبود خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود آن چه در مذهب ارباب طريقت نبود ما جفا از تو نديديم و تو خود نپسندي

View Article

قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود

ور نه هيچ از دل بي‌رحم تو تقصير نبود قتل اين خسته به شمشير تو تقدير نبود هيچ لايقترم از حلقه زنجير نبود من ديوانه چو زلف تو رها مي‌کردم

View Article

به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر

کز جهان مي‌شد و در آرزوي روي تو بود به وفاي تو که بر تربت حافظ بگذر تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود دوش در حلقه ما قصه گيسوي تو بود

View Article


صبا به تهنيت پير مي فروش آمد

صبا به تهنيت پير مي فروش آمد که موسم طرب و عيش و ناز و نوش آمد هوا مسيح نفس گشت و باد نافه گشاي درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد

View Article

اي پسته تو خنده زده بر حديث قند

مشتاقم از براي خدا يک شکر بخند اي پسته تو خنده زده بر حديث قند زين قصه بگذرم که سخن مي‌شود بلند طوبي ز قامت تو نيارد که دم زند

View Article

بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند

که به بالاي چمان از بن و بيخم برکند بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند که به رقص آوردم آتش رويت چو سپند حاجت مطرب و مي نيست تو برقع بگشا

View Article


حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند

محرمي کو که فرستم به تو پيغامي چند حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند هم مگر پيش نهد لطف شما گامي چند ما بدان مقصد عالي نتوانيم رسيد

View Article


دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

واندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند باده از جام تجلي صفاتم دادند بيخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

View Article

دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند با من راه نشين باده مستانه زدند ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت

View Article

نقدها را بود آيا که عياري گيرند

تا همه صومعه داران پي کاري گيرند نقدها را بود آيا که عياري گيرند بگذارند و خم طره ياري گيرند مصلحت ديد من آن است که ياران همه کار

View Article

گر مي فروش حاجت رندان روا کند

ايزد گنه ببخشد و دفع بلا کند گر مي فروش حاجت رندان روا کند غيرت نياورد که جهان پربلا کند ساقي به جام عدل بده باده تا گدا

View Article


دلا بسوز که سوز تو کارها بکند

نياز نيم شبي دفع صد بلا بکند دلا بسوز که سوز تو کارها بکند که يک کرشمه تلافي صد جفا بکند عتاب يار پري چهره عاشقانه بکش

View Article

مرا به رندي و عشق آن فضول عيب کند

که اعتراض بر اسرار علم غيب کند مرا به رندي و عشق آن فضول عيب کند که هر که بي‌هنر افتد نظر به عيب کند کمال سر محبت ببين نه نقص گناه

View Article


سحرم دولت بيدار به بالين آمد

سحرم دولت بيدار به بالين آمد گفت برخيز که آن خسرو شيرين آمد قدحي درکش و سرخوش به تماشا بخرام تا ببيني که نگارت به چه آيين آمد

View Article

نه هر که چهره برافروخت دلبري داند

نه هر که چهره برافروخت دلبري داند نه هر که آينه سازد سکندري داند نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست کلاه داري و آيين سروري داند

View Article


هر که شد محرم دل در حرم يار بماند

هر که شد محرم دل در حرم يار بماند وان که اين کار ندانست در انکار بماند اگر از پرده برون شد دل من عيب مکن شکر ايزد که نه در پرده پندار بماند

View Article

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند من ار چه در نظر يار خاکسار شدم رقيب نيز چنين محترم نخواهد ماند

View Article

تفألی به حافظ

تفألی به حافظ

View Article
Browsing all 52 articles
Browse latest View live




Latest Images